فاتح فروتن
یادمان قیصر امین پور
«در کوچه ی آفتاب» زیست،«تنفس صبح»رابه یادگار گذاشت، «طوفان در پرانتز» را خلق کرد، «مثل چشمه، مثل رود» شد، «بی بال پریدن» را آموخت، «به قول پرستو »را به نوجوانان هدیه کرد،به نشر«گفتگو های بی گفتگو »پرداخت«آینه های ناگهان» را به ارمغان آورد وقبل از آن که «دستور زبان عشق» را صادر کند ،به کشف رازی پرداخت که «گل ها همه آفتابگردانند».واین تنها بخشی از شناخت نامه ی هنری یکی از محبوب ترین واثر گذار ترین شاعران معاصر ایران است
قیصر شاعری بود که در این روزگار التهاب و اضطراب، لحظه های نابی را آفرید و آن را سخاوتمندانه تقدیم مخاطب کرد.زلالی ،تازگی ووجه جوششی اندیشه های قیصررادر غالب سروده هایش می توان دیدوچشید.رنج ودرد شاعرانه ی قیصر هم به عمق ووسعت سروده هایش بود.همه او را به نام قیصر می شناسند اما اوبه اعتراف خودش، نام دیگری هم داشت
.... من ولی تمام استخوان بودنم
لحظه های ساده ی سرودنم
درد می کند/ درد حرف نیست/ درد نام دیگر من است/
من چگونه خویش را صدا کنم؟
بی تردید این روزها درباره قیصر امین پور به مناسبت پنجاهمین سال تولدش زیاد خواهیم شنید،امید واریم نقد و نظر ها آلوده ی لای ولجن نشود.نوع نگاه ،کاربردزبان ،استعداد شاعرانگی ،اشراف بر انواع علوم ادبی و...ازقیصر شاعری کاملامتفاوت و اثر گذار ساخته است .همچنین او نایل به کسب ویژگی های منحصر به فردی در شعرمعاصر شد که برجسته ترین آنها عبارتند از
یک: قیصر امین پور صاحب امپراطوری وسیعی بود و بر جان های زیادی فر مان روایی می کرد، بدون این که این امارت را با قوه ی قهریه و یا پسرخاله بازی های متداول و بده و بستان هایی که دانم و دانی بدست بیاورد. قیصر در میدان کار و گام به گام به موازات سپید شدن موهایش بزرگ شد. نه با عکس ها و مصاحبه ها و ملاحظات ژورنالیستی. قیصر اهل بی ادعایی، سکوت و مدارا بود، تأملاتش رشک برانگیز است. او اهل خودگویی ، خودزنی و تخریب نبود، تنها مصاحبه ی مفصل با قیصر، مصاحبه ی موجود در سازمان اسناد و کتابخانه ی ملی ایران است که در تاریخ 22 فروردین 86 صورت گرفت.
در این مصاحبه علیرغم سئوالات مکرر مصاحبه کنندگان، قیصر به سادگی و بی نیازی از کنار مسائل می گذرد و همه را در حسرت یک ادعا وامی نهد.
دو: قیصر به تمام معنا شاعر بود، فراز و فرود در عالم هنری جدی است، رفتار هنرمندانه با پارامترهای موجود و معقول قابل سنجه نیست پس بروز رفتارهای شاعرانه و غیرمتداول از او که غرق در دنیای حس و عاطفه بود، بعید نیست. که یکی از بارزترین آنها، انصراف از رشته ی دامپزشکی، پس از طرح تشریح کبوتر در جلسه ی آینده ی درس از طرف استاد بود. قیصر از این که مبادا چشمش به بی هوشی و احیاناً کشتار کبوتری بیفتد، کار را یکسره و دانشکده ی دامپزشکی را رها کرد. و آینده ی شغلی اش را فدای دل نازک و احساسات لطیفش کرد. از کدام قیصر در تاریخ چنین نشانی دارید؟
سه: قیصر امین پور بی تردید «ملک الشعرای انقلاب» بود و از پیشگامان تاسیس حوزه ی هنری در سال 1358. تأثیر محیط جنگ زده ی زندگی قیصر، تجربه ی حضور در جبهه، تعهد اجتماعی در واکنش به مهم ترین موضوع جامعه و... البته زبانه های این آتش درون را تشدید می کرد و او و هنرش را به همراه یاران دیگرش چون سلمان هراتی و سید حسن حسینی و...در خدمت انقلاب و ادبیات پایداری قرار داد. قیصرخالق طولانی ترین شعر جنگ و عالی ترین سروده های شعر انقلاب و ادبیات دفاع مقدس است. و چنان که مقام معظم رهبری فرمودند: «درگذشت او آرزوهایی را خاک کرد...».
چهار: امین پور تنها شاعر معاصر است که جان های علاقه مند، چاپ آثارش را انتظار می کشید. و قبل از خود، مخاطب چشم به راه چاپ و نشر دل سروده های او بود. به اذعان اهالی ادب، چاپ هر کتاب امین پور یک اتفاق بود. چاپ های مکرر با تیراژ بالا ی « آینه های ناگهان، گل ها همه آفتاب گردانند و دستور زبان عشق» این ها را می گویند.
پنج: قیصر را از دو جهت می توان «سعدی زمانه» نامید، اول شیوه ی «سهل و ممتنع» ای که در اکثر آثارش وجود دارد. تصاویر بکر و شاعرانه، با زبانی نرم و واژگانی امروزی و مهندسی موفق ابیات و مصاریع و خلاقیتی ساحرانه، از مختصات آثار این شاعر است. به گواهی آثار، او بهترین و رساترین واژگان را از میان معادل ها و مترادفات برای بیان مقصود خود برگزیده است. و دیگر این که بسیاری از ابیات و مصاریع قیصر در اعماق لایه های مختلف اجتماعی رسوخ و رسوب کرده است و تبدیل به ضرب المثل شده اند. به طور قطع می توان گفت در روزگار معاصر قیصر در این زمینه رکورد داراست و هیچ شاعری این اقبال را نیافته است.
شش: حضور در کتاب های ادبیات مقاطع مختلف تحصیلی یکی دیگر از امتیازات قابل ذکر قیصر است. این حضور بیانگر این است که قیصر با چشمی مرکب نگاه می کند و وقت و انرژی خود را در سطوح مختلف تقسیم کرده است. این آثار قبل از این که جزو آثار سفارشی و ویژه باشند، هم در فرم و هم در محتوا، خلعت و خلقتی روان شناسانه دارند. کمترکسی را سراغ داریم که سفره ی دلش را به این گستردگی پهن کرده باشد و بتواند آن را حفظ کند، اما قیصر این گونه بود و ماند بطوری که جریانی که بعد از چاپ کتاب «آینه های ناگهان » و خروج او از حوزه ی هنری در سال 1366 در پی حذف و نادیده انگاری قیصر بود و حتی نگذاشت کتاب «سنت و نوآوری در شعر معاصر» او علیرغم کسب امتیاز لازم، کتاب سال گردد و... نتوانست در پروژه ی حذف قیصر در کتاب های درسی موفق شود.
هفت: قیصر امین پور در اکثر قالب های شعری با مضمونه های متفاوت آثار فاخر و ماندگاری دارد. قالب های رباعی، چهارپاره، دوبیتی، غزل، مثنوی، شعر نیمایی، سپید، طرح و... که هر کدام دارای سکُر و حلاوتی ویژه اند و بسیاری از این آثار اکنون در حافظه ی جامعه و کتیبه ی روزگار ثبت و درج شده اند. هم چنین بسیاری از سرودها، تصنیف ها و ترانه های قیصر توسط آهنگ سازان و خوانندگان و در کاست هایی با تیراژ بالا ارائه شده اند.
هشت: باید اذعان کرد که قیصر، قلمی سحرانگیز و طوفان زا داشت، خلاقیت وجه بارز همه ی آثاری است که از او به یادگار مانده است. از شعرهای او که بگذریم این نوزایی و متفاوت نویسی او در کتاب های «سنت و نوآوری در شعر معاصر»، «شعر و کودکی» ، «طوفان در پرانتز» ، «بی بال پریدن» ، «ظهر روز دهم» و... با چشم غیر مسلح قابل دیدن است. زیبا ترین نامی که برای آثار قیصر امین پور می توان برگزید «قیصرانه ها» است.جوان مرگی قیصر دریغی پایان ناپذیر است،کاش می ماندوباخلق شاهکارهای دیگری،لحظات ناب تری را به مخاطبان هدیه می کرد
قیصر امین پور، اگر چه به جای همه ما نخندید، اما به جای همه ی ما درد کشید، غصه خورد، صریح و بی پرده نابسامانی ها را به تصویر کشید، طول عمری نداشت اما عرض عمرش بیش از حد تصور است.
فرمان روایی قیصر بر جغرافیای جان ها تا قرن های متمادی و ابدیت ادبیات این سرزمین منقرض نخواهد شد و این حکمی است که می توان فقط در مورد الهگان هنر صادر کرد.
قیصر در بستر و چشم انداز جغرافیای ادبیات ایران یک قله است، قله ی بی همانند دماوند، و مرگ کوچک تر از آن است که او را در مشت و منقار مرد افکنش مچاله کند.
او در سال های بسیار دیر و دور، هجرتش را چنین سرود.
من هم سفر شرابم از زرد به سرخ
یا همره اضطرابم از زرد به سرخ
یک روز به شوق، هجرتی خواهم کرد
چون هجرت آفتاب از زرد به سرخ