موضوع : تشبیه، استعاره و انواع آن ها در کتب درسی دبیرستانی به زبان ساده
تشبیه
1- تشبیه عبارتند از : ادعای همانندی میان دو یا چند چیز. مثال: چهره اش در زیبایی مانند گل است. / علم همانند چراغی روشنگر می باشد . /
دانش اندر دل چراغ روشن است وز همه بد بر تن تو جوشن است.
2- ارکان تشبیه : -1مشبه -2مشبه به -3ادات تشبیه -4وجه شبه
3-هدف از تشبیه برجسته سازی« مشبه » است .
4- وجه شبه » باید در « مشبه به » بارزتر و برجسته تر باشد. بنا براین « مشبه به » مهم ترین رکن تشبیه است.
5- به مشبه و مشبه به طرفین تشبیه گویند.
6- ادات تشبیه و وجه شبه » را می توان در تشبیه حذف کرد اما « مشبه و مشبه به » غیر قابل حذف باشد .
مثال : دانش در روشنگری مانند چراغ است(چهار رکنی) ( تشبیه گسترده)
دانش مانند چراغ است. ( حذف وجه شبه .) ( تشبیه گسترده)
دانش چراغی روشنگر است. ( حذف ادات تشبیه) ( تشبیه گسترده)
دانش چراغ است. (حذف وجه شبه وادات تشبیه) ( تشبیه فشردۀ غیر ترکیبی)
چراغ دانش. (حذف وجه شبه وادات تشبیه) ( تشبیه فشردۀ ترکیبی)
7- هرگاه در تشبیهی وجه شبه و ادات تشبیه حذف شوند، به آن« تشبیه بلیغ یا فشرده » گویند .
8- تشبیه بلیغ خود بر دو نوع است. -1تشبیه بلیغ اسنادی ( فشردۀ غیر ترکیبی) -2تشبیه بلیغ اضافی ( فشردۀ ترکیبی).
9- فرمول تشبیه بلیغ اسنادی( فشردۀ غیر ترکیبی) : مشبه + مشبه به + است / یا (یکی از افعال اسنادی )
مثال : علم چراغ است عشق کیمیا می با شد معرفت دریا بود شکم گورستان است عشق دام است
10- فرمول تشبیه بلیغ اضافی( فشردۀ ترکیبی) : مشبه به + مشبه .
مثال ها : چراغ دانش، اقیانوس علم ، دریای معرفت، قلّک ذهن، آتشفشان خشم، کاخ آرزو،کُلبۀ احساس، درخت دوستی، دام عشق، نهال دشمنی،
اقیانوس ادب، غار تنهایی، خیابان خاطره، شالیزار شعر، سیل جمعیّت، چراغ هدایت، گهوارۀ زمین، کبوتر احساس، عقاب سرنوشت، کشتی خیال و...
11- بهترین نوع تشبیه، تشبیه بلیغ اضافی ( فشردۀ ترکیبی) است . چرا که ذهن را به کنکاش و جستجو دربارۀ وجه شبه وا می دارد.
استعاره
1- استعاره در لغت به معنی به عاریت گرفتن است .
2- استعاره تشبیهی است که مشبه یا مشبه به حذف می شود.
3- هر استعاره در ژرف ساخت به تشبیه منتهی می شود به عبارت دیگر استعاره یک تشبیه پیشرفته است .
4- استعاره، تشبیهی است که عملیات تشبیه در ذهن شاعر یا نویسنده انجام می گیرد .
5- استعاره از یک منظر دو نوع است . -1استعارۀ ُمصرّحه -2استعارۀ مَکنیه.
6- مُصرحه : (مصرحه یعنی آشکار ) و استعاره مصرحه آن است که مشبه را حذف کنیم و فقط مشبه به را بیاوریم .
نمونه : 1از چشم هایش مروارید میچکید ( اشک در ذهن سازندۀ این عبارت به مروارید تشبیه شد ، سپس اشک حذف شد و مروارید به عنوان
مشبه به ذکر شد . / مروارید، استعاره از اشک
نمونه :2پولک های نقره ای تمام سطح زمین را پوشانده بود. ( پولک های نقره ای استعاره از برف.)
نمونه :3گرفت آن بر و یال جنگی پلنگ . سهراب در ذهن و ضمیر فردوسی به پلنگ جنگی تشبیه شده است، سهراب حذف شد و جنگی پلنگ
که مشبه به است باقی ماند و استعاره از سهراب است.
نکته : لفظ در استعاره در غیر معنی اصلی خود به کار می رود. و نام اختصاصی هر یک در علوم بلاغت عبارتند از ( مستعارله، مستعار منه، جامع و مستعار)
7- مکنیه یا کنایی یعنی پوشیده و پنهان ) و استعاره مکنیه آن است که « مشبه » ذکر می شود و « مشبه به » حذف میشود اما یکی از
ویژگی ها، صفات، یا اعضای« مشبه به» ذکر میشود .
مثال : 1سر نوشت بر فراز سرش به پرواز در آمد . / سر نوشت« مشبه» که ذکر شده است به (پرنده ای ) تشبیه شده است (که در این جا
حذف شد) و یکی از ویژگی های پرنده که (پرواز کردن) است، ذکر شده است .
مثال :2به صحرا شدم عشق باریده بود.( عشق به برف یا بارانی تشبیه شده است که یکی از ویژگی های آنها باریدن است).
مثال : 3در بهار گلها به رهگذران لبخند می زنند. ( گل ها به انسانی تشبیه شده است که یکی از ویژگی های آن لبخند زدن است
توجه: در مثال اول و دوم« مشبه به » محذوف غیر از انسان است ولی در مثال سوم « مشبه به» محذوف، انسان می باشد.
8- در استعاره مکنیه اگر «مشبه به» محذوف انسان باشد به آن استعاره مکنیه و تشخیص گویند.
تشخیص یعنی، شخصیت بخشی، انسان انگاری، انسان نمایی و...
9- استعاره مکنیه گاه به صورت جمله می آید و گاه به صورت یک ترکیب اضافی که به آن« اضافۀ استعاری» گویند . که فرمول آن چنین
است. ویژگی مشبه به محذوف + ـِ + مشبه مثال: صدای تاریخ ، دریچۀ محبت، پای افکار، پایۀ پندار و...
جمله: (ابر می خندد و می گرید از این خنده چمن). ترکیب: ( دست دریا / گردن خشکی / رخسار عشق / جوشش درد، تنفس صبح و...
10- هر استعاره مکنیه ای تشخیص نیست، ولی هر تشخیصی استعاره مکنیه است . چون« مشبه به» محذوف، انسان است.
استعاره مکنیه: پرواز سرنوشت، تابش عشق، پنجرۀ احسان، در صلح، کنگرۀ عرش، ستون ستم، پایۀ خیال، بارش فکر، جوشش درد، ریشۀ رنج و...
استعاره مکنیه و تشخیص: چشم مزرعه، دست دریا، رخ کفر، گردن استکبار، گیسوی شب، زانوی درخت، پای خیال، نای نی، حنجرۀ حضور، گلوی
عطش، گریبان عشق، گریۀ آسمان و..(. دقت کنید (در استعاره مکنیه و تشخیص، بخش اول یکی از اعضا و جوارح یا اعمال آدمی است.)
روش تشخیص و تمایز استعاره مکنیه و تشخیص از استعاره مکنیه
11- آموختیم که در اضافۀ استعاری، مضاف از کسی یا چیزی گرفته می شود. اگر مضاف از کسی باشد، استعاره مکنیه و تشخیص است.
مثال : زانوی درخت، گردن خشکی، خندۀ سیب . گوش دیوار، سر انگشت تدبیر و..).. به عنوان نمونه :( درخت مانند کسی است که زانو دارد) اگر
مضاف از چیزی باشد , فقط استعاره مکنیه است. مثال : پنجرۀ عشق،پرواز سر نوشت، بنیان عدالت، شاخسار علاقه، بارش مجبت، جوشش عشق، ریشۀ
محبت و... به عنوان نمونه: (عشق مانند چیری است که می جوشد). نکته : تمام اضافه های استعاری، استعاره مکنیه اند.
روش تشخیص اضافۀ استعاری از اضافۀتشبیهی
12- دقت کنیم در این نوع اضافه ها اگر مضاف کل از کل باشد اضافه تشبیهی است. مثال : خانۀ دل، کاخ ظلم، پرندۀ خوشبختی،آتش اشتیاق،
جهان معرفت، چراغ دل، مرغ جان، بنات نبات، شراب محبت، کبوتر روح، قناری دل، سیب خنده ، صندوقۀ دل، قلۀ خیال، درخت معرفت، ساغر اندوه و...
اگر مضاف جزیی از کل باشد و یا تعبیر شود، اضافه استعاری است. مثال : ستون ظلم، پایۀ اوهام، بالهای تخیّل، بارش شادی، شعلۀ معرفت، گلوی
قلم، پرواز خیال، خندۀ سیب، دریچۀ احساس، امواج عاطفه، قلب تاریخ، شانۀ کوه، سرود عشق، آغوش بیابان، تبسم گل، گریۀ ابر، گریبان خوشبختی و...
1- در ابیات زیر نوع اضافه ها( تشبیهی و استعاری) را نشان دهید.
الف: آتش عشق است کاندر نی فتاد جوشش عشق است کاندر می فتاد
ب : به نام آن که جان را فکرت آموخت چراغ دل به نور جان بر افروخت
1-در کدام گزینه همۀ ترکیب ها اضافۀ استعاری است؟(سراسری، هنر)89
الف: خصلت طمع، گردن استکبار، بیابان ضلالت، قالب قصیده
ب: جام عافیت، پای تع ّدی، قدر نعمت، تیه گمراهی
پ: حملۀ حسد، پردۀ عفاف، لجاج شهوت، حوزۀ عاطفی
ت: فریاد هستی، دامن خاک، روح کلام، صولت خشم
2- در کدام گزینه همۀ ترکیب ها اضافۀ استعاری اند؟(سراسری، تجربی )89
الف: لب استخر، گل همیشه بهار، سایش بال، عطر الهام
ب: دست مهربان مرگ، مرگ درخت عزیز، گل خیال، غرقۀی بلند آسمان
پ: سینۀ کوه، آغوش خوشبختی، سقف شب، دست طبیعت
ت: پرندۀ خیال، چشمۀ مواج نوازش، سایۀ پرواز، زبان گویای خدا
3- در کدام گزینه همۀ ترکیب ها اضافۀ استعاری اند؟(سراسری، تانسانی )89
الف: عتاب معلم، مرغان بیشه، صفحۀ ضمیر، امید دیدار
ب: سر خویش، لطافت طبع، زبان تدریس، فرقت یار
پ: آفتاب وفا، همهمۀ شاگردان، بانگ طرب، خار غم
ت: شتاب مرگ، طرۀ پرچین عشق، قفای مراقبت، گریبان مکاشفت
همیشه دلت مهربان باد و گرم.