من مادر زن دنیا نیستم
نیمی از کلمه در زنجیر
می خواهی
آکسفورد را دور بزن ،
دهخدا را ببین ،
ویا وصل شو
به اینتر نیتی که تو را از خودت هم بی نیاز می کند
تازه می رسی به اول شعر ،
و روزی که قله های غفلتمان آتشفشان شود
به جان هرچه جوان چند فاز از کارگاه عقل و عشق
علاوه برجمعه تعطیل است
وبخشی از ما جاماند و
بی جا ماند
وسوالات ساده ای است
که در خواب هیچ دایره المعارفی نیامده است
راستی
ماهی سیاه صمد اهل کدام رود خانه بود
و هدایت اگر می ماند
وخیام اگر نمی سرو د :ساقی غم فردای حریفان چه خوری
و بن لادن اگر نبود
ویا اگر یادگاری از سیمرغ آن سال ها در من بود،که نیست
راستی
اسم اضطرابی که لای لباس های چهار فصلمان لانه کرده است، چیست
وآه تاریخی که تحریف می شود؟
من مادر زن دنیا نیستم
اما از سایه روشن هر شی و شخص
سردر آوردم
ما در زنگ زالو و ضایعه به سر می بریم
باور کنید نیستم
امابا این سر گردانی زمان
زمین را زایمانی دردناکانه در پیش است .