استاد غلامحسین بنان
از انگرو د تا اسطورگی- استاد بنان بلده ای بود
اگر چه هنر، زبان جهانی است و هنرمند به علت عرضه هنر خویش که در واقع عصاره ی هستی و براده ی وجودی اوست، موجودی زمان ناپذیر و فرامکانی تلقی می شود بدین معنی که مثلاً « حافظ» «بتهوون» ،«شکسپیر» نه محدود به خاک و قوم و قبیله اند و نه مختص به قرن و قاره ای خاص، بلکه جهانی اند و جاودانی و هر کس از ایرانی و آفریقایی، سامورایی و سرخ پوست ، بنابر ذوق و همت خویش از لذایذ محصولات فکری و هنری و ما ترک معنوی آنها بهره می برند. اما در بررسی بنیادی حرکات و شمارش مولفه های موجد و مشوق هنر وهنرمند، عوامل عدیده ای دخالت دارند که عامل محیطی و جغرافیایی، یکی از آنهاست. گاه، چشم گیر و زیر ساختی و گاه ، اندک و دیرباور.
نقد جامعه شناختی هنر هم به تاثیر خاستگاه در فرایند فکری و نوع فعالیت اشاره دارد.مثلاً ، اگر خاک تفتیده ی جنوب، بستر بالش شوریدگانی، سوخته جان، عطشناک، متواضع با طعم کویر و کز و تاغ است، دامنه های البرز مغرور، محل خیزش هنری مردانی سبز مشرب و دریا دل، صبور و سخت جان در عرصه عرفان، فکر و هنر است که استاد غلامحسین بنان از جمله ی آنهاست.
چنان که گفتیم، هنرمند از هر طیف و طیقه، آب و خاک ، نام و نشانی که باشد، مهم نیست، چرا که ، متعلق به جامعه و جهان هنری است که بر می انگیزد و شراری که به خرمن جانها می افکند. ولی ازآنجایی که نخستین نگاه راقم این سطور به ابعاد زندگی آن شورانگیز جان شکار است از حاشیه و ذکر برخی مطالب معمولی، گریزی نیست.
استاد غلامحسین بنان خواننده ی چیره دست آوازهای موسیقی سنتی ایران ( نوری) و از روستای انگرود منطقه بلده است این روستا در 24 کیلومتری بلده واقع شده و از نظر تقسیمات کشوری جزء سرزمین نور می باشد.
ا گر چه بنان بزرگ شده ی تهران است و گاه به انگرود – موطن اسلافش – سفر می کرد اما من یکی از سرچشمه های جنون موروثی موسیقیایی خاندان او را لطافت، سکوت، مناظر و طبیعت دایه وار « انگرود» می دانم، لطافتی که انسان رابه کرنش می کشاند و سکوتی که به هزار زبان، آدمی را به خوانش می خواند. آنجا، بهترین سلاح، جهت استیلای خشم و خوف و خشونت کوهستان زمزمه، هلهله و فریاد است.
در بلندی های انگرود، انسان به خدا نزدیک تر می شود، صدای بال ملایک را می توان شنید. کشف و بروز استعداد و بازگشت به خویشتن خویش آسان تر انجام می پذیرد. آنجا، سوز هست اگر سازی هم باشد، نور علی نور می شود.
غلامحسین، هشتمین فرزند، « کریم خان بنان الدوله نوری» فرزند میرزا فضل الله مستوفی نوری است. مارد بنان « شرف السلطنه» دختر محمد تقی میرزا رکنی ( رکن الدوله) از خاندان قاجار است . او در اردیبهشت 1290 در خانواده ای متمتع، هنرور و با ذوق متولد شد پدرش خوانندگی می دانست و مادرش ضمن آشنایی با آلات موسیقی، پیانو می زد، خواهرانش هم از نعمت علاقه، آشنایی و آموختن انواع سازها، نصیبی داشتند.
بنان اولین بار در سن 6 سالگی نبوغ و استعداد ذاتی هنری خود را در یک برنامه ی خانوادگی با نواختن پیانو و ارگ و آواز بروز داد.
از عوامل اثر گذار بر تربیت ذهنی و هنری او ، ضمن فضای مطلوب خانواده ، استاد « مرتضی نی داوود» بود که پس از ایمان به استعداد فوق العاده اش ، داوطلبانه خواستار آموزش او شد و بنان نخستین درس رسمی آواز را از محضرش فرا گرفت و دیگری « میرزا رضا ضیاء رسایی»( ضیاالدین) ، روحانی وارسته تهرانی است که تعزیه می خواند و صدایی سخت جذاب داشت و زیر و بم موسیقی را می شناخت بنان به واسطه او با موسیقی ملی ی آشنا شد و جان جنونمند و بی قرار خود را با آن هم ساز ساخت.
علاقه، صدای دلپذیر و تسخیری، تشویق ها، کار خود را کرد، دل کانون آتش آواز شد. بنان با حرکت جهشی به جمع الهه گان آواز پیوست و با اجرای برنامه ها ی سنگین و متین به موسیقی سنتی، شتاب، وقار و نیرو بخشید.
او در سال 1320 یکی از محبوب ترین ترانه هایش یعنی« ای ایران ای مرز پر گهر» را اجرا کرد به یادداشته باشیم این سال مقارن باوقوع جنگ جهانی دوم بود که ایران ناخواسته جولان گاه ترک تازی های سیاسی دولت مردان روس و انگلیس و قزاقان آنان شد و روزهای تنگ و تار و ملالت باری را پشت سر می گذاشت.
استاد بنان با اجرای شورانگیز « ای ایران ...» سرود ستایش ایران و ایرانی را، با پرنیان آوازش خرج لزوم بیداری و وحدت ملی کرد. عزیزی می گفت « وقتی ای ایران بنان را می شنوم گویی « آرشی» دیگر از فرازستان البرکوه، مرز « ایران» دل را از « توران» اندوه و آوراگی جدا می سازد و ...
بنان در سال 1321 به رادیو پیوست در سال 1330 در برنامه رادیویی گل ها ( گل های جاویدان ، گل های رنگارنگ، برگ سبز و ...) که به پایمردی « داوود پیرنیا» برپا شد ، ایفای نقش نمود.
در سال 1336 در یک حادثه تصادف در جاده کرج چشم راستش را از دست داد، هزینه سفر به اروپا، جهت مداوای چشم، کنسرتی بود که توسط دوستانش برپا شد. از این ها که بگذریم بنان خواننده ای متعهد و خویشتن دار بود در روزگاری که موسیقی مبتذل الفیه سلفیه ای و پول ساز رواج داشت بنان بکارت و طهارت هنری خود را حفظ کرد و آن را طعمه مطامع مادی و معیشتی نساخت او عاشق صادق موسیقی سنتی بود به طوری که بعد از انقلاب « وقتی موج عظیم خوانندگان بازاری و مبتذل از کشور خارج شدند بنان گفت به آرزوی خود رسیدم.1»
برجستگی دیگر بنان، صدای فوق العاده و منحصربه فرد اوست صدای بنان رسا، منعطف گیرا و ملاحت مند است او « شعر را درست می خواند و می شناخت، شعر را نمی جوید بلکه روشن ادا می کرد و فراز و نشیب آواز را با معنی شعر سازگار می کرد و این خصوصیتی است که بیشتر نزدیک به تمام خوانندگان ما از آن غافل مانده اند در آواز او شعر و موسیقی همگام بودند و یک دیگر را نیرو می دادند و شعر در فلت ها، فرودها، همگامی کلام و موسیقی با حفظ استقلال، رعایت لحن های ایجابی، خلاقیت و در عین حال صفا، خاکساری و تواضع او را درکار و زندگی اسطوره ساخته اند، اسطوره موسیقی سنتی ایران.
بنان خواننده ای بی تعصب، متعادل و عمیق بود شاید تنها شرط انتخاب شعر اقتضای حال و مقام، کشش های دستگاهی، پیام اثر و میزان سکر و سازندگی آن بود به همین دلیل شعرهای عاشقانه و عرفانی از شاعران متقدم و متاخر مثل « سعدی» ، حافظ، رودکی ، مولانا، عطار، عراقی، رهی معیری، ابولحسن ورزی، شهریار و غیره در آثار او فراوانند.
برجستگی دیگر بنان ( تغییر مقام یا مرکب خوانی) اوست، یعنی از دستگاهی به دستگاه دیگر رفتن، حتی دستگاههای متضاد و بازگشت به دستگاه اولیه بدون کمترین خلل و خدشه و این کاریست که تجربه و مایه هنر ی می خواهد و دیگر این که بنان در دستگاههای گوناگون اجراهای متفاوت دارد حرکت از خوش تر به خوش ترین ، که نمونه ی آن « بوی جوی مولیان» می باشد . .
استاد بنان از سال 1357 به علت پدیدار شدن بیماری جهاز هاضمه دیگر به طور رسمی نخواند ولی آن آتش نامیرا را در دل شعله ور نگاه داشت و تا آخر عمر در خانه اش را به روی همه ی هنرمندان مخصوصاً هنرمندان موسیقی و آواز گشوده گذاشت و هر جوینده ای به اندازه ی تشنگی خود از زلال تجارب و آموزه های او بهره مند گردید.
استاد بنان حدوداً 350 برنامه رسمی اجرا کرد که هر یک در حوزه تخصصی قابل تحسین وتقدیرند. سرانجام پس از مدت ها بیماری، سال 1364 در بیمارستان « ایران مهر» عقاب اجل بر وی فرود آمد و خاک « امام زاده طاهر کرج » او را در آغوش کشید.
منابع:
1- ادبستان – شماره 27 – مصاحبه با همسر بنان
2- از نور تا نوا/ یادمان بنان / چاپ اول / انتشارات دنیای کتاب.